چرا احساس میکنیم طرف مقابل به نیازهای ما توجه نمیکند؟
همه ما در روابط خود، چه عاطفی، چه خانوادگی و چه دوستانه، گاهی اوقات این احساس ناخوشایند را تجربه کردهایم که گویی طرف مقابل به نیازهای ما اهمیت نمیدهد یا توجهی به آنها ندارد. این احساس میتواند آزاردهنده و حتی مخرب باشد و به تدریج باعث ایجاد فاصله و سردی در رابطه شود. اما دلیل این احساس چیست؟ چرا گاهی فکر میکنیم که نیازهایمان نادیده گرفته میشوند؟ دلایل متعددی وجود دارد که میتواند منجر به این احساس شود. در اینجا به 19 نکته اشاره میکنیم که میتواند به شما در درک بهتر این مسئله کمک کند:
- ✳️
عدم بیان صریح نیازها:
ما اغلب انتظار داریم که طرف مقابل بدون اینکه ما چیزی بگوییم، نیازهایمان را حدس بزند. - ✳️
تفاوت در درک نیازها:
آنچه برای ما مهم است، ممکن است برای طرف مقابل اولویت نداشته باشد. - ✳️
مشغلههای ذهنی طرف مقابل:
ممکن است او درگیر مسائل و مشکلات خود باشد و نتواند به اندازه کافی به ما توجه کند. - ✳️
مهارتهای ارتباطی ضعیف:
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و انتقال صحیح احساسات و نیازها. - ✳️
ترس از آسیبپذیری:
ما گاهی از بیان نیازهایمان میترسیم، زیرا میترسیم که طرد شویم یا نیازهایمان برآورده نشوند. - ✳️
باورهای غلط در مورد روابط:
تصورات نادرست در مورد اینکه یک رابطه “کاملا مطلوب” چگونه باید باشد. - ✳️
تجارب گذشته:
تجربیات ناخوشایند قبلی در روابط میتواند باعث شود که در روابط جدید نیز احساس ناامنی کنیم. - ✳️
تفاوت در سبکهای دلبستگی:
سبک دلبستگی افراد (ایمن، مضطرب، اجتنابی) بر نحوه رفتار آنها در روابط تاثیر میگذارد. - ✳️
عدم همدلی:
ناتوانی در درک و احساس کردن احساسات طرف مقابل.

- ✳️
خودخواهی:
تمرکز بیش از حد بر خود و نیازهای شخصی. - ✳️
عدم تعادل در رابطه:
وقتی یک طرف رابطه بیشتر از طرف دیگر انرژی میگذارد.

- ✳️
فشار و استرس:
استرس و فشارهای زندگی میتواند باعث شود که نتوانیم به اندازه کافی به نیازهای دیگران توجه کنیم. - ✳️
خستگی عاطفی:
وقتی از نظر عاطفی تخلیه شدهایم، توانایی همدلی و توجه به دیگران را از دست میدهیم.
- ✳️
توقع بیش از حد:
انتظار داشتن رفتارهایی که از توان طرف مقابل خارج است. - ✳️
ارزیابی نادرست از رفتارها:
برداشت اشتباه از اعمال و گفتههای طرف مقابل. - ✳️
عدم قدردانی:
وقتی تلاشهای طرف مقابل را نادیده میگیریم، انگیزه او برای توجه به نیازهای ما کم میشود.
- ✳️
حسادت:
حسادت میتواند باعث شود که نسبت به نیازهای طرف مقابل بیتفاوت شویم. - ✳️
عدم پذیرش تفاوتها:
ناتوانی در پذیرش این که طرف مقابل ممکن است دیدگاهها و نیازهای متفاوتی داشته باشد. - ✳️
نبود مرزهای سالم:
مشخص نبودن مرزهای شخصی در رابطه و تجاوز به حقوق و حریم خصوصی همدیگر.
درک این دلایل، گام مهمی در جهت بهبود روابط و ایجاد یک ارتباط سالمتر و رضایتبخشتر است. با شناخت این عوامل، میتوانیم تلاش کنیم تا در روابط خود، هم نیازهای خود را به طور موثر بیان کنیم و هم به نیازهای طرف مقابل توجه بیشتری نشان دهیم.
چرا احساس میکنیم طرف مقابل به نیازهای ما توجه نمیکند؟ 19 نکته مهم
1. عدم شناخت کافی از نیازهای همدیگر
گاهی اوقات، مشکل از اینجا شروع میشود که ما و طرف مقابل، شناخت درستی از نیازهای همدیگر نداریم. هر فردی مجموعهای از نیازهای عاطفی، روانی، و حتی فیزیکی دارد که ممکن است به راحتی قابل مشاهده نباشند. این عدم شناخت میتواند منجر به سوء تفاهم و احساس نادیده گرفته شدن شود. مثلا شما ممکن است نیاز به تشویق و قدردانی داشته باشید، در حالی که طرف مقابل اصلاً متوجه این نیاز شما نیست. این ناآگاهی، ناخواسته باعث میشود که شما احساس کنید به نیازهایتان توجه نمیشود. برای رفع این مشکل، سعی کنید نیازهای خود را به طور واضح و مستقیم بیان کنید. در ضمن، از طرف مقابل بپرسید که چه نیازهایی دارد و چگونه میتوانید به او در برآورده کردن آنها کمک کنید. این تبادل اطلاعات میتواند درک متقابل را افزایش دهد.
2. تفاوت در اولویتبندی نیازها
همه ما نیازهای متعددی داریم، اما همه این نیازها برایمان در یک سطح اهمیت قرار ندارند. ممکن است شما به یک نیاز خاص اهمیت زیادی بدهید، در حالی که طرف مقابل آن را کماهمیت تلقی کند. این تفاوت در اولویتبندی میتواند منجر به این احساس شود که نیازهای شما نادیده گرفته میشوند. مثلا شما ممکن است به وقت گذراندن با همسرتان اهمیت زیادی بدهید، در حالی که او بر روی پیشرفت شغلیاش متمرکز باشد. در این صورت، احساس میکنید که نیاز شما به توجه و صمیمیت برآورده نمیشود. برای حل این مشکل، سعی کنید در مورد اولویتهای خود با طرف مقابل صحبت کنید و دلیل اهمیت آنها را توضیح دهید. در ضمن، به اولویتهای طرف مقابل نیز احترام بگذارید و سعی کنید راهحلی پیدا کنید که هر دو نیاز برآورده شوند. مذاکره و مصالحه در این زمینه بسیار مهم است.
3. عدم مهارت در ابراز نیازها
گاهی اوقات، مشکل از اینجا ناشی میشود که ما نمیتوانیم نیازهای خود را به طور مؤثر و روشن بیان کنیم.ممکن است به جای اینکه به طور مستقیم بگوییم چه میخواهیم، از گلایه و شکایت استفاده کنیم.این نوع ارتباط میتواند طرف مقابل را گیج و سردرگم کند و باعث شود که به نیازهای واقعی ما پی نبرد.مثلا به جای اینکه بگویید “من احساس تنهایی میکنم و دلم میخواهد بیشتر با هم وقت بگذرانیم”، ممکن است بگویید “تو هیچ وقت برای من وقت نمیگذاری!”.این نوع بیان، سرزنشآمیز است و احتمالاً با واکنش دفاعی طرف مقابل مواجه میشود.
برای بهبود این وضعیت، سعی کنید از جملات “من” استفاده کنید و احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و بدون سرزنش بیان کنید.
به جای “تو هیچ وقت برای من وقت نمیگذاری!” بگویید “من احساس تنهایی میکنم و دلم میخواهد بیشتر با هم وقت بگذرانیم.” این نوع ارتباط، احتمال درک و همدلی را افزایش میدهد.
4. گوش ندادن فعال
گوش دادن فعال، مهارتی است که به ما کمک میکند تا به طور کامل به حرفهای طرف مقابل توجه کنیم و احساسات و نیازهای او را درک کنیم. متأسفانه، بسیاری از ما در این مهارت ضعیف هستیم. به جای اینکه واقعاً به حرفهای طرف مقابل گوش دهیم، ممکن است در ذهن خود به دنبال پاسخ باشیم یا به موضوعات دیگری فکر کنیم. این عدم توجه، باعث میشود که طرف مقابل احساس کند حرفهایش شنیده نمیشود و نیازهایش نادیده گرفته میشوند. این کار نشان میدهد که شما واقعاً به حرفهای او اهمیت میدهید و به او توجه میکنید. با تمرین، میتوانید در این مهارت پیشرفت کنید و ارتباطات خود را بهبود بخشید. گوش دادن فعال، کلید درک نیازهای دیگران است.
5. توقعات غیرواقعی
گاهی اوقات، ما از طرف مقابل توقعاتی داریم که غیرواقعی و غیرمنصفانه هستند. ممکن است انتظار داشته باشیم که او همیشه و در هر شرایطی نیازهای ما را برآورده کند. این توقعات غیرواقعی میتواند منجر به ناامیدی و احساس نارضایتی شود. هیچ کس نمیتواند تمام نیازهای ما را به طور کامل برآورده کند. همه ما محدودیتهایی داریم و باید این محدودیتها را درک کنیم. به جای داشتن توقعات غیرواقعی، سعی کنید توقعات خود را با واقعیتهای زندگی و تواناییهای طرف مقابل تطبیق دهید. درک محدودیت های طرف مقابل و پذیرش آنها، به حفظ آرامش و رضایت در رابطه کمک میکند. توقع بیش از حد، زمینهساز نارضایتی است.
6. عدم همدلی
همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. وقتی همدلی وجود نداشته باشد، دشوار است که نیازهای دیگران را درک کنیم و به آنها پاسخ دهیم. ممکن است شما در شرایطی باشید که طرف مقابل نتواند احساسات شما را درک کند و در نتیجه، به نیازهای شما توجه نکند. برای تقویت همدلی، سعی کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید. به احساسات او توجه کنید و سعی کنید بفهمید که چه چیزی برای او مهم است. همدلی، کلید ایجاد ارتباط عمیق و معنادار با دیگران است. با تمرین همدلی، میتوانید درک و ارتباط خود را با دیگران بهبود بخشید.
7. وجود مشکلات زمینهای در رابطه
گاهی اوقات، احساس نادیده گرفته شدن، ناشی از مشکلات عمیقتر و زمینهای در رابطه است. ممکن است مشکلاتی مانند عدم اعتماد، سوء تفاهمهای مکرر، یا الگوهای ارتباطی ناسالم در رابطه وجود داشته باشد. این مشکلات زمینهای میتوانند باعث شوند که حتی اگر طرف مقابل سعی کند به نیازهای شما توجه کند، باز هم احساس نارضایتی کنید. در این موارد، ضروری است که به طور جدی به مشکلات زمینهای در رابطه بپردازید و برای حل آنها تلاش کنید. مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. حل مشکلات زمینهای، بنیان یک رابطه سالم و پایدار را فراهم میکند. نادیده گرفتن مشکلات اساسی، تنها باعث وخیمتر شدن اوضاع میشود.
8. مشغلههای ذهنی و فشارهای زندگی
زندگی مدرن، پر از مشغلههای ذهنی و فشارهای مختلف است. ممکن است طرف مقابل به دلیل فشارهای کاری، مشکلات مالی، یا سایر دغدغهها، نتواند به طور کامل به شما و نیازهایتان توجه کند. در این شرایط، باید صبور باشید و سعی کنید وضعیت او را درک کنید.
با او همدلی کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. به جای اینکه از او گله کنید که به شما توجه نمیکند، سعی کنید به او کمک کنید تا از فشارهای زندگی رها شود. پیشنهاد کمک در انجام کارها، گوش دادن به مشکلات او، و ارائه حمایت عاطفی میتواند بسیار مؤثر باشد. درک متقابل و حمایت از یکدیگر در شرایط سخت، روابط را تقویت میکند.
9. تفاوتهای فرهنگی و شخصیتی
تفاوتهای فرهنگی و شخصیتی نیز میتواند بر نحوه ابراز و درک نیازها تأثیر بگذارد.در برخی فرهنگها، ابراز مستقیم نیازها امری عادی تلقی میشود، در حالی که در فرهنگهای دیگر، افراد ترجیح میدهند به طور غیرمستقیم نیازهای خود را بیان کنند.در ضمن، افراد با شخصیتهای متفاوت، ممکن است به روشهای مختلفی نیازهای خود را ابراز کنند و انتظار داشته باشند که دیگران به آنها پاسخ دهند.مثلا فردی با شخصیت درونگرا ممکن است نیاز به تنهایی و خلوت داشته باشد، در حالی که فردی با شخصیت برونگرا ممکن است نیاز به تعامل اجتماعی و ارتباط با دیگران داشته باشد.
به جای قضاوت یا انتقاد، سعی کنید این تفاوتها را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید.
آگاهی از این تفاوتها، کلید برقراری ارتباط مؤثر و حل تعارضات است.تنوع در شخصیت و فرهنگ، میتواند رابطه را غنیتر و پویاتر کند.
10. الگوهای ارتباطی ناسالم در خانواده
الگوهای ارتباطی که در خانواده اصلی خود آموختهایم، میتواند تأثیر زیادی بر نحوه برقراری ارتباط در روابط بعدی داشته باشد. اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که ابراز احساسات و نیازها سرکوب میشد، ممکن است در ابراز نیازهای خود در روابط فعلی نیز دچار مشکل باشید. در ضمن، اگر در خانوادهای بودهاید که یکی از والدین به طور مداوم نیازهای دیگری را نادیده میگرفته، ممکن است این الگو را در روابط خود تکرار کنید. آگاهی از این الگوهای ناسالم، اولین قدم برای تغییر آنها است. میتوانید با مراجعه به یک مشاور یا رواندرمانگر، الگوهای ارتباطی خود را بررسی کنید و راهکارهای جدید و سالم برای برقراری ارتباط را یاد بگیرید. تغییر الگوهای ناسالم، نیازمند تلاش و تعهد است، اما نتایج آن ارزشش را دارد. شکستن چرخه الگوهای ناسالم، هدیهای است که به خودتان و نسلهای آینده میدهید.
11. وجود مشکلات روانشناختی
گاهی اوقات، عدم توجه به نیازهای دیگران میتواند ناشی از مشکلات روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلالات شخصیتی باشد. این مشکلات میتوانند توانایی فرد را در همدلی، درک احساسات دیگران، و پاسخگویی به نیازهای آنها کاهش دهند. اگر شک دارید که طرف مقابل ممکن است دچار یک مشکل روانشناختی باشد، تشویق او به مراجعه به یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد. درمان مشکلات روانشناختی، نه تنها به بهبود سلامت روان فرد کمک میکند، بلکه میتواند کیفیت روابط او را نیز بهبود بخشد. حمایت از فرد در مسیر درمان، نشاندهنده عشق و تعهد شما به او است. گاهی اوقات، کمک حرفهای، تنها راه حل مؤثر است. مشکلات روانشناختی، اغلب قابل درمان هستند و امید به بهبودی وجود دارد.
12. سوء استفاده عاطفی
در برخی موارد، عدم توجه به نیازهای دیگران میتواند بخشی از یک الگوی سوء استفاده عاطفی باشد. فرد سوء استفادهگر، به طور آگاهانه و عامدانه نیازهای عاطفی شما را نادیده میگیرد، شما را تحقیر میکند، و شما را از حمایت دیگران محروم میکند. هدف از این رفتارها، کنترل و سلطه بر شما است. اگر در رابطهای هستید که احساس میکنید مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتهاید، ضروری است که به دنبال کمک حرفهای باشید و از خودتان محافظت کنید. سوء استفاده عاطفی، مخرب و آسیبزا است و میتواند تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روان شما داشته باشد. هیچکس نباید اجازه دهد که مورد سوء استفاده قرار گیرد. خارج شدن از یک رابطه سوء استفادهآمیز، ممکن است دشوار باشد، اما ضروری است. شما لایق یک رابطه سالم و محترمانه هستید.
13. عدم صداقت و شفافیت
صداقت و شفافیت، از پایههای اصلی هر رابطه سالم هستند. اگر در رابطهای صداقت وجود نداشته باشد، اعتماد از بین میرود و افراد احساس میکنند که نمیتوانند به نیازهای یکدیگر اعتماد کنند. ممکن است شما نیازهای خود را به طور واضح بیان کنید، اما طرف مقابل به شما دروغ بگوید یا واقعیتها را پنهان کند. این کار باعث میشود که شما احساس کنید نیازهایتان نادیده گرفته میشوند. برای برقراری صداقت و شفافیت در رابطه، باید با یکدیگر روراست باشید و از پنهان کردن اطلاعات یا دروغ گفتن خودداری کنید. در مورد احساسات، نیازها، و خواستههای خود با یکدیگر صحبت کنید. ایجاد یک فضای امن و حمایتی، به افراد کمک میکند تا با صداقت بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. صداقت، اعتماد را میسازد و اعتماد، بنیان یک رابطه پایدار است. بدون صداقت، رابطه محکوم به شکست است.
14. عدم توجه به زبان بدن و نشانههای غیرکلامی
ارتباط، تنها به کلمات محدود نمیشود.زبان بدن، لحن صدا، و سایر نشانههای غیرکلامی نیز نقش مهمی در برقراری ارتباط ایفا میکنند.ممکن است شما نیازهای خود را به طور غیرمستقیم و از طریق زبان بدن یا نشانههای غیرکلامی بیان کنید، اما طرف مقابل به این نشانهها توجه نکند.مثلا ممکن است وقتی احساس ناراحتی میکنید، اخم کنید یا صدایتان را پایین بیاورید.اگر طرف مقابل به این نشانهها توجه نکند، ممکن است متوجه نشود که شما به کمک یا حمایت نیاز دارید.برای بهبود این وضعیت، سعی کنید آگاهی خود را از زبان بدن و نشانههای غیرکلامی افزایش دهید.
به زبان بدن طرف مقابل توجه کنید و سعی کنید بفهمید که او چه احساسی دارد.
در ضمن، در مورد احساسات خود به طور مستقیم و کلامی با او صحبت کنید.نشانههای غیرکلامی، اغلب حقایقی را آشکار میکنند که کلمات پنهان میکنند.
15. رقابت و حسادت
رقابت و حسادت، میتوانند روابط را مسموم کنند و باعث شوند که افراد به نیازهای یکدیگر بیتوجه شوند.اگر در رابطهای رقابت و حسادت وجود داشته باشد، ممکن است طرف مقابل به جای اینکه از موفقیت شما خوشحال شود، احساس حسادت کند و سعی کند شما را تحقیر کند یا از پیشرفتتان جلوگیری کند.این رفتارها میتواند باعث شود که شما احساس کنید نیازهایتان نادیده گرفته میشوند و از شما حمایت نمیشود.برای مقابله با رقابت و حسادت در رابطه، باید به طور با صداقت با طرف مقابل در مورد احساسات خود صحبت کنید.
به او اطمینان دهید که شما قصد ندارید با او رقابت کنید و از موفقیت او خوشحال میشوید.
در ضمن، سعی کنید نقاط قوت و استعدادهای او را تحسین کنید و به او نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید.ایجاد یک فضای حمایتی و مثبت، میتواند به کاهش رقابت و حسادت کمک کند.همکاری و همدلی، جایگزینهای سالمتری برای رقابت و حسادت هستند.
16. عدم قدردانی و قدرشناسی
قدردانی و قدرشناسی، از عوامل مهم در حفظ روابط سالم هستند. وقتی افراد احساس میکنند که زحمات و تلاشهایشان مورد قدردانی قرار نمیگیرد، ممکن است دلسرد شوند و تمایل خود را برای برآورده کردن نیازهای دیگران از دست بدهند. برای نشان دادن قدردانی، میتوانید از کلمات تشکر استفاده کنید، به طرف مقابل هدیه بدهید، یا به او کمک کنید تا کارهایش را انجام دهد. مهم این است که به او نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید و از او سپاسگزارید. قدردانی، نه تنها باعث خوشحالی طرف مقابل میشود، بلکه رابطه شما را نیز تقویت میکند. ابراز قدردانی، هزینه کمی دارد، اما تأثیر زیادی دارد. قدردان بودن، دیدگاه مثبتی به زندگی میبخشد.
17. انتظارات جنسی متفاوت
در روابط عاطفی، انتظارات جنسی متفاوت میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن نیازها شود. اگر یکی از طرفین نیازهای جنسی بیشتری داشته باشد یا تمایلات جنسی متفاوتی داشته باشد و این موضوع به درستی مدیریت نشود، ممکن است احساس نارضایتی و عدم توجه به نیازها ایجاد شود. گفتگو با صداقت و باز در مورد نیازها و تمایلات جنسی، کلید حل این مسئله است. هر دو طرف باید احساس راحتی داشته باشند که نیازهای خود را بیان کنند و به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت نیاز، مشورت با یک متخصص روابط جنسی میتواند به درک بهتر و یافتن راه حلهای مناسب کمک کند. رضایت جنسی، بخشی مهم از یک رابطه سالم و پایدار است. نادیده گرفتن نیازهای جنسی، میتواند منجر به مشکلات عاطفی و حتی جدایی شود. همیشه فضایی برای گفتگو و مذاکره در مورد مسائل جنسی وجود دارد.
18. ناتوانی در حل تعارض
تعارض، بخش اجتنابناپذیری از هر رابطه است. اما نحوه برخورد با تعارض، تعیینکننده سلامت و پایداری رابطه است. اگر شما و طرف مقابل نتوانید تعارضها را به طور سازنده حل کنید، ممکن است احساس کنید نیازهایتان نادیده گرفته میشوند. برای حل تعارض به طور سازنده، باید به حرفهای یکدیگر گوش دهید، احساسات خود را به طور واضح بیان کنید، و به دنبال راهحلهایی باشید که هر دو طرف را راضی کند. از سرزنش و انتقاد خودداری کنید و بر روی حل مسئله تمرکز کنید. در صورت نیاز، از یک میانجی بیطرف کمک بگیرید. حل تعارض، فرصتی برای رشد و بهبود رابطه است. نادیده گرفتن تعارض، تنها آن را به تاخیر میاندازد و مشکلات را تشدید میکند. مهارتهای حل تعارض، قابل یادگیری هستند و میتوانند کیفیت روابط شما را بهبود بخشند.
19. تاثیر شبکههای اجتماعی و مقایسهها
استفاده آگاهانه و متعادل از شبکههای اجتماعی، میتواند از بروز این مشکلات جلوگیری کند. واقعیت روابط، اغلب با تصویری که در شبکههای اجتماعی میبینیم، متفاوت است. تمرکز بر رابطه خود، به جای مقایسه کردن با دیگران، کلید رضایت است. به جای حسرت خوردن، برای بهبود رابطه خود تلاش کنید.







رابطه ها مثل یک باغچه می تونن باشن، اگه بهشون رسیدگی نکنی خشک میشن. یکی از چیزایی که خودم یاد گرفتم این بود که گاهی اوقات ما اصلا نمی فهمیم طرف مقابلمون واقعا چه احتیاجی داره. من یه مدت فکر می کردم همسرم فقط به توجه کلامی نیاز داره، اما بعد فهمیدم که بیشتر از هر چیزی به در آغوش گرفتن و سکوت های مشترک احتیاج داره. این عدم شناخت نیازها می تونه فاصله ها رو بیشتر کنه.
خیلی وقت ها مشکل از اینجا شروع میشه که ما اولویت هامون رو با هم هماهنگ نمی کنیم. مثلا من همیشه فکر می کردم برنامه ریزی مالی مهمتره، اما همسرم بیشتر به کیفیت وقت گذروندن با هم اهمیت می داد. تا وقتی که باهم صحبت نکردیم، متوجه این تفاوت نشده بودیم. اینجور مواقع باید بدون قضاوت گوش داد و سعی کرد نقطه مشترک پیدا کرد.
یاد گرفتن اینکه چطور نیازهامون رو بیان کنیم یه مهارته. من خودم قبلا فکر می کردم اگر طرف مقابل واقعا دوستم داشته باشه، باید ذهنم رو بخونه! اما این طرز فکر فقط باعث رنجش میشد. وقتی یاد گرفتم شفاف و بدون سرزنش بگم چه احساسی دارم، همه چیز راحت تر شد. نباید انتظار داشت طرف مقابل مثل ما فکر کنه.
گوش دادن فعال واقعا یه هنره. یه بار همسرم داشت از یه مشکل کاری می گفت و من همزمان داشتم به جوابی که می خواستم بدم فکر می کردم. بعد فهمیدم اصلا حرفاش رو متوجه نشدم. وقتی واقعا گوش میدی، طرف مقابل حس می کنه دیده شده و این خودش نصف راه حل هست.
توقعات غیرواقعی مثل یه سم می مونن برای رابطه ها. من قبلا فکر می کردم همسرم باید همه انتظارات من رو بدون گفتن متوجه بشه. اما زندگی فیلم سینمایی نیست. آدم ها کامل نیستن و قرار نیست همه چیز رو بدون اشتباه انجام بدن. پذیرش این واقعیت کمک بزرگی به آرامش رابطه می کنه.
همدلی نکردن مثل این می مونه که بخوای یه آدم تشنه رو با حرف از گرما سرحال بیاری! یه زمانی فکر می کردم اگر راه حل منطقی بدم یعنی همدلی کردم. اما بعضی وقت ها طرف مقابل فقط می خواد بشنوه که احساسش رو درک می کنی. من این رو بعد از کلی اشتباه یاد گرفتم.
مشکلات روانی و استرس های زندگی خیلی روی رابطه ها اثر می ذارن. خودم یه دوره ای که استرس کار زیاد بود، اصلا حوصله شنیدن هیچ حرفی رو نداشتم. بعد فهمیدم که باید مرز بذارم و اجازه ندم فشارهای بیرون خراب کننده رابطه بشن. رابطه مثل یه گیاه حساسه که باید مراقبش بود.