چرا گاهی در روابط احساس بیارزشی میکنیم؟
احساس بیارزشی در روابط، تجربهای دردناک و رایج است که میتواند کیفیت زندگی و سلامت روان ما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود در یک رابطه، حس کنیم نادیده گرفته شدهایم، به اندازه کافی خوب نیستیم و ارزش عشق و احترام را نداریم. درک این دلایل، قدم اول برای مقابله با این احساسات و بهبود روابطمان است. در این پست، به 15 نکته مهم در مورد دلایل احساس بیارزشی در روابط میپردازیم:
- ✳️
مقایسه خود با دیگران:
شبکههای اجتماعی و حتی اطرافیان، تصویری کاملا مطلوب از روابط ارائه میدهند که میتواند ما را به مقایسه ناخودآگاه خود وادار کند و احساس کمبود و بیارزشی ایجاد کند. - ✳️
سابقه روابط ناموفق:
تجربیات تلخ گذشته، ترس از تکرار الگوهای مخرب و باور به ناتوانی در برقراری یک رابطه سالم را تقویت میکنند. - ✳️
اعتماد به نفس پایین:
وقتی به خودمان باور نداریم، به سختی میتوانیم باور کنیم که دیگران ما را دوست دارند و برای ما ارزش قائل هستند. - ✳️
وابستگی عاطفی:
نیاز شدید به تایید و توجه دیگران، ما را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد که به راحتی احساس بیارزشی کنیم اگر این نیازها برآورده نشوند. - ✳️
عدم برقراری ارتباط موثر:
ناتوانی در بیان نیازها و خواستهها، باعث میشود در رابطهمان نادیده گرفته شویم و احساس نارضایتی کنیم. - ✳️
نادیده گرفته شدن نیازها:
اگر طرف مقابل به نیازهای عاطفی، فیزیکی و ذهنی ما توجه نکند، حس میکنیم برای او اهمیتی نداریم. - ✳️
انتقاد و سرزنش مداوم:
قرار گرفتن در معرض انتقادهای مکرر و سرزنش، به تدریج عزت نفس ما را از بین میبرد و احساس بیکفایتی ایجاد میکند. - ✳️
عدم قدردانی:
وقتی تلاشها و ویژگیهای مثبت ما دیده نمیشوند و مورد قدردانی قرار نمیگیرند، احساس میکنیم بیارزش هستیم.
- ✳️
مقایسه شدن با دیگران توسط شریک عاطفی:
این رفتار بسیار مخرب است و به شدت به عزت نفس و احساس ارزشمندی ما آسیب میزند. - ✳️
عدم تعادل قدرت در رابطه:
وقتی یک طرف کنترل بیشتری بر رابطه دارد و تصمیمات را به تنهایی میگیرد، طرف دیگر احساس بیاهمیتی میکند. - ✳️
توقع بیش از حد از خود:
کمالگرایی و تلاش برای بینقص بودن، فشاری مضاعف بر ما وارد میکند و باعث میشود هرگز احساس کافی بودن نکنیم. - ✳️
ترس از طرد شدن:
این ترس میتواند باعث شود رفتارهایی انجام دهیم که منجر به نادیده گرفته شدن و احساس بیارزشی شوند. - ✳️
غفلت از خود:
وقتی به نیازهای خود بیتوجهی میکنیم و از خود مراقبت نمیکنیم، به تدریج احساس میکنیم شایسته عشق و احترام نیستیم. - ✳️
وجود الگوهای مخرب در خانواده:
تجربیات دوران کودکی و الگوهای رفتاری خانواده، میتواند تاثیر عمیقی بر نحوه برقراری ارتباط و احساس ارزشمندی ما داشته باشد. - ✳️
عدم وجود مرزهای سالم:
نداشتن مرزهای مشخص در رابطه، باعث میشود دیگران از ما سوء استفاده کنند و احساس ناتوانی و بیارزشی کنیم.
1. تایید نگرفتن به اندازه کافی
همه ما به تایید و تحسین نیاز داریم. وقتی در رابطه این نیاز به اندازه کافی برآورده نشود، احساس میکنیم دیده نمیشویم و در نتیجه بیارزش هستیم. این تایید میتواند به صورت کلامی (تعریف و تمجید)، غیرکلامی (نگاه محبتآمیز، لمس) یا عملی (هدیه دادن، کمک کردن) باشد. کمبود این تاییدها، مخصوصاً در ابتدای رابطه، میتواند بسیار آسیبزننده باشد. به این فکر کنید که آخرین بار کی از طرف مقابلتان تعریف شنیدید. آیا این اتفاق به اندازه کافی تکرار میشود؟ گاهی لازم است به طور مستقیم نیاز خود به تایید را با شریک عاطفی خود در میان بگذارید. سکوت و انتظار کشیدن، اغلب نتیجهبخش نیست. بیان احساسات به شیوهای سازنده، میتواند به بهبود اوضاع کمک کند.
2. مقایسه خود با دیگران
مقایسه کردن خود با دیگران، مخصوصا در شبکههای اجتماعی، میتواند به شدت احساس بیارزشی را دامن بزند. وقتی خودمان را با نسخه کاملا مطلوبی که دیگران از خودشان به نمایش میگذارند مقایسه میکنیم، فراموش میکنیم که زندگی واقعی جنبههای مختلفی دارد. به جای مقایسه، روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و سعی کنید نسخه بهتری از خودتان باشید. از دنبال کردن صفحاتی که حس منفی به شما میدهند، خودداری کنید. به جای تمرکز بر داشتههای دیگران، به داشتههای خودتان افتخار کنید. قدردانی از داشته ها راه خوبی برای مقابله با حس کم ارزشی است.
3. انتقادهای مداوم
انتقادهای مداوم و سازنده نبودن، یکی از بزرگترین عوامل ایجاد حس بیارزشی در روابط است. وقتی به طور مرتب مورد انتقاد قرار میگیریم، احساس میکنیم که هیچ کاری را درست انجام نمیدهیم و در نتیجه، اعتماد به نفسمان کاهش مییابد. انتقاد سازنده، با هدف بهبود و کمک به رشد فرد صورت میگیرد، در حالی که انتقاد مخرب، فقط به تخریب و تحقیر فرد میپردازد. اگر به طور مداوم مورد انتقاد قرار میگیرید، با شریک عاطفی خود صحبت کنید و از او بخواهید که انتقادهایش را به شیوهای سازندهتر بیان کند. در ضمن، یاد بگیرید که بین انتقاد سازنده و مخرب تمایز قائل شوید و انتقادهای مخرب را نادیده بگیرید. به خودتان یادآوری کنید که ارزشمند هستید و نباید اجازه دهید که انتقادهای دیگران، شما را تعریف کنند. گاهی لازم است برای دفاع از خودتان، مرزهای محکمی تعیین کنید.
4. نادیده گرفته شدن نیازها
وقتی نیازهای شما در رابطه نادیده گرفته میشوند، احساس میکنید که اهمیت ندارید و ارزشی برای شریک عاطفی خود قائل نیستید. این نیازها میتواند شامل نیازهای عاطفی، جسمی، روحی و روانی باشد. اگر نیازهای شما به طور مداوم نادیده گرفته میشوند، با شریک عاطفی خود صحبت کنید و به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید. اگر او به نیازهای شما اهمیت نمیدهد، شاید لازم باشد در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید. بیان شفاف نیازها، کلید یک رابطه سالم است. اگر نمی توانید نیازهایتان را بیان کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.
5. بیتوجهی به احساسات
بیتوجهی به احساسات شما و بیاهمیت جلوه دادن آنها، میتواند باعث شود که احساس کنید دیده نمیشوید و ارزش قائل نیستید. وقتی احساسات شما نادیده گرفته میشوند، احساس میکنید که حرفهایتان شنیده نمیشود و نظراتتان مهم نیست. اگر احساس میکنید که شریک عاطفی شما به احساساتتان توجه نمیکند، با او در مورد این موضوع صحبت کنید. به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید و چگونه میتوانید با هم در این زمینه بهبود پیدا کنید. اگر او باز هم به احساسات شما بیتوجهی کرد، به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر. احساسات شما معتبر هستند و باید جدی گرفته شوند. نادیده گرفتن احساسات، نشانه یک رابطه ناسالم است.
6. عدم قدردانی
عدم قدردانی از تلاشها و کارهایی که برای رابطه انجام میدهید، میتواند احساس بیارزشی را در شما ایجاد کند. وقتی احساس میکنید که زحماتتان دیده نمیشود و مورد قدردانی قرار نمیگیرد، انگیزه خود را برای ادامه رابطه از دست میدهید. به شریک عاطفی خود یادآوری کنید که قدردانی از تلاشهای شما برایتان مهم است. اگر او قدردان نیست، به این فکر کنید که آیا این رابطه ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر. قدردانی، سوخت محرک یک رابطه سالم است. با قدردانی از یکدیگر، به رابطه تان انرژی می بخشید.
هرگز قدرت یک تشکر ساده را دست کم نگیرید.
7. خیانت
خیانت، چه عاطفی و چه جنسی، میتواند به شدت احساس بیارزشی و شکست را در شما ایجاد کند.
خیانت، اعتماد را از بین میبرد و باعث میشود که به خودتان و ارزشتان شک کنید. اگر مورد خیانت قرار گرفتهاید، به خودتان زمان بدهید تا التیام پیدا کنید. به دنبال کمک گرفتن از یک متخصص باشید تا بتوانید با این تجربه دردناک کنار بیایید. التیم یافتن از خیانت، زمان بر است و نیاز به حمایت دارد. به خودتان اجازه دهید سوگواری کنید و به جلو حرکت کنید.
8. کنترل و سلطهگری
کنترل و سلطهگری در رابطه، باعث میشود که احساس کنید آزادی عمل ندارید و ارزشی برای نظرات و تصمیماتتان قائل نیستند. وقتی کنترل میشوید، احساس میکنید که هویت خود را از دست دادهاید و به یک عروسک خیمه شب بازی تبدیل شدهاید. اگر در یک رابطه کنترلگرانه هستید، به دنبال کمک گرفتن از یک متخصص باشید تا بتوانید از این رابطه رهایی پیدا کنید. کنترل، نشانه یک رابطه ناسالم و سوء استفاده گرانه است. برای آزادی و استقلال خود بجنگید. هیچ کس حق ندارد شما را کنترل کند.
9. سوء استفاده کلامی
سوء استفاده کلامی، شامل توهین، تحقیر، تمسخر و تهدید است و میتواند به شدت احساس بیارزشی و ناامنی را در شما ایجاد کند. سوء استفاده کلامی، به تدریج اعتماد به نفس شما را از بین میبرد و باعث میشود که به خودتان شک کنید. اگر در یک رابطه سوء استفادهآمیز هستید، به دنبال کمک گرفتن از یک متخصص باشید تا بتوانید از این رابطه رهایی پیدا کنید. سوء استفاده کلامی، به اندازه سوء استفاده فیزیکی آسیبزا است. برای سلامت روان خود ارزش قائل شوید و از این رابطه خارج شوید. هیچ کس حق ندارد شما را مورد سوء استفاده کلامی قرار دهد.
10. عدم حمایت عاطفی
عدم حمایت عاطفی در زمانهای سخت و چالشبرانگیز، میتواند باعث شود که احساس کنید تنها هستید و ارزشی برای شریک عاطفی خود قائل نیستید. وقتی در یک رابطه، حمایت عاطفی وجود نداشته باشد، احساس میکنید که کسی را ندارید که به او تکیه کنید و در نتیجه، احساس ناامنی میکنید. با شریک عاطفی خود در مورد نیازهای عاطفی خود صحبت کنید و به او بگویید که در چه مواقعی به حمایت او نیاز دارید. اگر او نمیتواند نیازهای عاطفی شما را برآورده کند، به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر. حمایت عاطفی، پایه و اساس یک رابطه قوی و پایدار است. به یکدیگر تکیه کنید و در کنار هم قوی بمانید. در زمان های سخت، حمایت عاطفی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
11. مشکلات ارتباطی
مشکلات ارتباطی، مانند عدم توانایی در بیان احساسات، گوش ندادن فعالانه و سوء تفاهمهای مکرر، میتواند باعث شود که احساس کنید شنیده نمیشوید و ارزشی برای حرفهایتان قائل نیستند. وقتی ارتباط در رابطه قطع میشود، احساس میکنید که از شریک عاطفی خود دور شدهاید و در نتیجه، احساس تنهایی و بیارزشی میکنید. به دنبال یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر باشید تا بتوانید با شریک عاطفی خود به طور سازنده ارتباط برقرار کنید. به یکدیگر گوش دهید، همدلی کنید و سعی کنید دیدگاههای یکدیگر را درک کنید.
ارتباط موثر، کلید حل مشکلات و ایجاد یک رابطه قوی است. بدون ارتباط، رابطه محکوم به شکست است. برای یادگیری مهارت های ارتباطی وقت بگذارید.
12. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و شریک عاطفی، میتواند منجر به ناامیدی و احساس بیارزشی شود. وقتی انتظاراتتان برآورده نمیشوند، احساس میکنید که چیزی کم دارید و ارزشی برای شریک عاطفی خود قائل نیستید. به جای تمرکز بر نداشتهها، روی داشتههای رابطه تمرکز کنید و از آنها قدردانی کنید. واقع بین باشید و از رابطه خود لذت ببرید. انتظارات غیرواقعی، سم رابطه هستند. روی داشته هایتان تمرکز کنید، نه نداشته ها.
13. عدم احترام به حریم خصوصی
عدم احترام به حریم خصوصی، مانند چک کردن تلفن همراه، خواندن پیامها و بازرسی وسایل شخصی، میتواند باعث شود که احساس کنید به شما اعتماد ندارند و ارزشی برایتان قائل نیستند. وقتی حریم خصوصی شما نقض میشود، احساس میکنید که مورد سوء استفاده قرار گرفتهاید و در نتیجه، احساس بیارزشی میکنید. به شریک عاطفی خود بگویید که حریم خصوصی برای شما مهم است و از او بخواهید که به آن احترام بگذارد. اگر او به حریم خصوصی شما احترام نمیگذارد، به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر. حریم خصوصی، یک نیاز اساسی در هر رابطه است. بدون اعتماد و احترام، رابطه ای وجود نخواهد داشت. به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید.
14. مقایسه با روابط قبلی
مقایسه رابطه فعلی خود با روابط قبلی، میتواند باعث شود که احساس کنید رابطه فعلی به اندازه کافی خوب نیست و ارزشی برای شریک عاطفی خود قائل نیستید. روی ویژگیهای مثبت رابطه فعلی خود تمرکز کنید و از آنها قدردانی کنید. گذشته را رها کنید و در زمان حال زندگی کنید. گذشته، گذشته است و نباید بر آینده شما تاثیر بگذارد. هر رابطه ای، فرصتی برای شروعی دوباره است. به رابطه فعلی تان فرصت دهید.
15. عدم پذیرش خود
عدم پذیرش خود و داشتن احساسات منفی نسبت به خود، میتواند باعث شود که در روابط نیز احساس بیارزشی کنید. وقتی خودتان را دوست ندارید و برای خودتان ارزش قائل نیستید، به سختی میتوانید باور کنید که دیگران شما را دوست دارند و برایتان ارزش قائل هستند. روی پذیرش خود و دوست داشتن خودتان کار کنید. به نقاط قوت خود تمرکز کنید و از نقاط ضعف خود غافل نشوید، اما آنها را بپذیرید. عشق به خود، پایه و اساس تمام روابط سالم است. ابتدا خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست داشته باشید. خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید.







خیلی وقته دارم با حس بی ارزشی دست و پنجه نرم می کنم، انگار هر کاری می کنم کافی نیست و همش خودم رو با بقیه مقایسه می کنم. یه روزی فهمیدم این حس از کجا میاد… وقتی سال ها کسی به احساساتم اهمیت نمی داد و فقط انتقاد می شنیدم، یاد گرفتم که خودم رو قبول نداشته باشم. ممنون میشم اگر بیشتر در مورد راه های رهایی از این چرخه معیوب بنویسی، مخصوصا چطور میشه دوباره خود واقعیم رو پیدا کرد و دوست داشت شاید بتونیم یه مسیر رو با هم پیدا کنیم…